عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

«عبارتُنا شَتّى و حُسنُک واحد»

عبارات؛ مجموعه نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرس فلسفه و کلام، نویسنده، شاعر، منتقد و دین پژوه)، در عرصۀ فرهنگ و اندیشه.

نویسندگان

ببین چگونه اشکِ تو سَراب می‌شود 
و قطره قطره چشمِ من پُرآب می‌شود
ببین چگونه سینه‌ات فَراخ می‌شود 
و شعله شعله قلب من کباب می‌شود
ببین چگونه بی بدن چو باد می‌وزی
و سقف خانه بر سرم خراب می‌شود
ببین چگونه خونم آسیاب می‌کنی 
و ذره ذره نقش من بر آب می‌شود
ببین چگونه در ده ات به ناز می‌خزی 
و کوچه کوچه شهر من خراب می‌شود
مبین دَفینه یک به یک هزار می‌شود 
ببین چگونه رَج به رَج مُذاب می‌شود
مبین که گفت و گو، مجادلات می‌کنی 
ببین چگونه خط به خط کتاب می‌شود
مبین که سر به سر مرا عِتاب می‌کنی 
ببین چگونه عاقبت، خِطاب می‌شود 
کِی این شب جدایی ات تمام می‌شود 
ببین چگونه شمعِ دیده آب می‌شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۳۰
یوسف شیخی

به دِل نگو چرا چنین هَوار می‌زند
چگونه گریه را بگو که زار می‌زند 
و بَعد هر عِبارتی سه گاه می‌رود 
که آخرین چِکامه را به تار می‌زند 
مُجسَّمَش، مُشَبَّهَش، به خواب، در دِلَش
همیشه هیکلِ تو را به دار می‌زند 
چَغانه، چَنگ من حَزین، چِگور می‌زند 
دوتارِ من چرا چنین سه تار می‌زند
به موی هر نوشته‌ات خِضاب می‌کشد 
به روی هر کشیده‌ات شیار می‌زند 
غَمین نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم 
چرا که عینکم شکسته، تار می‌زند 
به خال و خط و گونه‌اش عِتاب می‌زنم 
که شب به شب، چگونه چین به کار می‌زند
نَخُفت و رفت و رفتنی که حال می‌بَرَد
نَگفتنی بِگفت و رَفت و جار می‌زند
به چپ، به راست، به هر کجا که خواست می‌رود 
و در نهایت این سه را کنار می‌زند

 

#شعر
#هوار_دل
#یوسف_شیخی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۲۵
یوسف شیخی

و ده دقیقه‌ی دیگر هِزار می‌شود 
شمارِ تیرِ چراغی که تار می‌شود 
شب است و فلسفه‌ از سمتِ دیرسوزِ غم
پیاده می‌شود از چپ سوار می‌شود 
و رو به عاشقِ ما می‌کند: <دلِ تو را
همین دو مصرعِ شاعر، قرار می‌شود
همیشه فاصله‌ای هست و خاکی که بر
جبینِ ماهِ سپهری غبار می‌شود> 
طنینِ عودِ صدایش جواب می‌دهد: 
<بلی ولی دلِ عاشق مزار می‌شود> 
صدای فلسفه بم می‌شود، ناگهان
تمامِ هیکلِ عاشق، سه تار می‌شود 
و آبروی حقیقت که <راننده، ایست!>
به پای لحظه‌ی ترمز، بخار می‌شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۲۰
یوسف شیخی

عکسِ تب در قاب آب افتاده است
شعرِ شب در شطِّ خواب افتاده است
می‌رود خون از گلویم تا سحر
قرصِ قلبم در شراب افتاده است
بر زبانم واژه‌هایی شعله رنگ
از کتابی چون کباب افتاده است 
قلبِ یخ در آسمانی بی‌صدف 
چون زمین در التهاب افتاده است
وایِ من اعجازِ موسی کو که در
نیلِ عقلم اضطراب افتاده است
بی‌صدا از ناله‌هایی آتشین
عشق هم در انقلاب افتاده است
آبِ چشمانم خمیرآلوده پلک
بی‌نصیب از آسیاب افتاده است
ذوالفنون از شکِّ تاریخیِّ من
در سه تارش پیچ و تاب افتاده است
از یقینم کوزه‌ها هم در شک اند
شکِّ من بی‌شک در آب افتاده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۱۶
یوسف شیخی

چشمِ ریاضی‌وار تو، تصویرِ امکان را شکست 
جغرافیای سینه‌ات، پهنای کیهان را شکست
چتر سیاهِ زلفِ تو، آوار شد بر شانه‌ام 
هُرمِ نفس‌های لبت، یخ‌های خندان را شکست
در بندِ گفتار تو شد، اندیشه‌ام زیرا که دید
تشکیکِ سوفسطای تو، پندارِ لقمان را شکست
تیغِ دورنگِ چشم تو، اما چرا از من گذشت
بر سینه‌ی مهمان شد و مینای پیمان را شکست
 آن عطر پیچاپیچ تو، پیچیده شد در خاطرم 
 چون ناخدای کشتی ام، امواج حیران را شکست
زهرِ حسادت ساختم، در شامِ شیرین ریختم
شاید که مرگِ میهمان، درهای زندان را شکست
در میز رنگارنگِ غم، خونابه در نوشابه شد
اما حضور گرمِ تو، بشقاب و لیوان را شکست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۱۳
یوسف شیخی

🔸برکت (۱۳۹۵)، بیروط (۱۴۰۱)، سیاگالش (۱۴۰۰)، سه گانۀ داستانی ابراهیم اکبری دیزگاه، درباره وحدت گرایی دینی است که راقم این سطور آن را «تریلوژی مونیسم» یا «سه گانۀ وحدت گرایی دینی» می‌نامد. سیاگالش هرچند به دلایلی پیش از بیروط انتشار یافت، اما نگارش آن پس از پایان نگارش بیروط بوده است و لذا می‌توان سیاگالش را آخرین موقف از تریلوژی مونیستی اکبری دیزگاه دانست. هر یک از این کتاب‌ها به قطعه‌ای از سبک تابلوهای سه لتی (سه بخشی) فرانسیس بیکن (۱۹۰۹-۱۹۹۲) نقاش اکسپرسیونیست ایرلندی می‌ماند. در یکی از مشهورترین نقاشی‌های بیکن با نام <سه مطالعه بر پیکره‌های پای صلیب> (۱۹۴۴) با پیکرهایی نیمه‌انسان و نیمه‌حیوان مواجه می‌شویم که به عنوان نمادی از اروپای پس از جنگ جهانی دوم، در وضعیتی شبیه به اسارت و شکنجه، تنها و مسخ شده به نظر می‌آیند. اکبری دیزگاه نیز پیکرۀ جهان اسلام را در برکت و بیروط چنین می‌بیند و توصیف می‌کند، اما در سیاگالش از نگاه صرفا توصیفی بیکن فراتر رفته و راه رهایی را نیز ترسیم می‌کند. البته در برکت و به خصوص بیروط نیز اشاراتی مستقیم و غیرمستقیم به امام موسی صدر به عنوان بخشی از راه حل شده است، اما شیخ یونس برکت در گذر زیباشناختی و یحیی ربانی در گذر فلسفی خود، گمگشته تر از آن هستند که توصیه‌ای برای ما داشته باشند، هر چند هر دو در پایان سوررئال برکت و بیروط، با نوعی تجربۀ دینی مواجه می‌شوند که در سیاگالش نیز البته وجود دارد و بدین وسیله تا حدودی از تضادهای هنری و فلسفی رها می‌شوند. شیخ یوسف نیز اعتراف می‌کند، «گم شدن همیشه زجرآورتر و سهمگین‌تر است از مرگ» (ص ۱۸۵)، اما حتی گم شدن شیخ یوسف رستمی نیز با شیخ یونس و یحیی متفاوت است و از جنس شک و تعلیق نیست، بلکه از جنس حیرتی است که آدمی در فضای گرگ و میش جنگل مه آلود و پر شاخ و برگ اشعار حافظ و سحر سخن و جهان پررمز و راز او تجربه می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۳ ، ۱۰:۲۱
یوسف شیخی


۱) نما به نما، استیون داگلاس کتس، محمد گذرآبادی، تهران: بنیاد سینمایی فارابی، ۱۳۸۴
۲) مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی، سوزان هیوارد، زنجان: فتاح محمدی، هزاره سوم، ۱۳۸۱
۳) تئوری های سینما، اندرو تیودور، رحیم قاسمیان، تهران: سروش، ۱۳۷۵
۴) تئوری های اساسی فیلم، اندرو جیمز دادلی، مسعود مدنی، تهران: رهروان پویش، ۱۳۸۷
۵) درک فیلم، آلن کیسبی یر، بهمن طاهری ، تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۰
۶) شناخت سینما، لوئیس جانتی، ایرج کریمی، تهران: روزنگار، ۱۳۸۱
۷) فیلم به عنوان فیلم، ویکتور اف پرکینز، عبدالله تربیت، تهران: خجسته، ۱۳۷۶
۸) هنر سینما، دیوید بوردول - ‌کریستین تامسون، فتاح محمدی، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۷
۹) تاریخ سینما، اریک رود، وازریک درساهاکیان، تهران: پاپیروس، ۱۳۶۵
۱۰) سینما چیست؟، آندره بازن، محمد شهبا، تهران: هرمس، ۱۳۹۲
۱۱) روایت در فیلم داستانی، دیوید بوردول، علاء الدین طباطبایی، تهران: بنیاد سینمایی فارابی، ۱۳۷۳
۱۲) زمان و مکان در سینما، نوئل بورچ، حسن سراج زاهدی، تهران: وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۳
۱۳) نظریه فیلم، رابرت استم، گروه مترجمان؛ به کوشش احسان نوروزی، تهران: سوره مهر، ۱۳۸۳
۱۴) نشانه شناسی سینما، کریستین متز، روبرت صافاریان، تهران: فرهنگ کاوش، ۱۳۸۰
۱۵) دیالکتیک نقد، به کوشش مسعود فراستی، تهران: ساقی، ۱۳۹۰
۱۶) لذت نقد، مسعود فراستی، تهران: ساقی، ۱۳۸۹
۱۷) آینه جادو (۳ جلد)، سید مرتضی آوینی، تهران: واحه، ۱۳۹۰
۱۸) سینما به روایت هیچکاک، فرانسوا تروفو، پرویز دوایی، تهران: سروش، ۱۳۶۵
۱۹) همیشه استاد: آلفرد هیچکاک و سینمایش، به کوشش مسعود فراستی، تهران: ساقی، ۱۳۸۹
۲۰) رؤیا- پناهگاه: اینگمار برگمان و سینمایش، به کوشش مسعود فراستی، تهران: ساقی، ۱۳۸۹
۲۱) زیبایی شناسی؛ تاریخ و نظریه های تدوین فیلم، احمدرضا ضابطی جهرمی، تهران: دانشکده صدا و سیما، ۱۳۸۴
۲۲) درباره ی عکاسی، سوزان سانتاگ، مجید اخگر، تهران: چاپ و نشر نظر: حرفه هنرمند، ۱۳۹۰
۲۳) شناخت سینما، لوییس جانتی، ایرج کریمی، تهران: نشر روزنگار، ۱۳۸۱
۲۴) شناخت ارتباطات جمعی، ملوین دفلور- اورت ای. دنیس، سیروس مرادی، تهران: انتشارات دانشکده صداوسیما، چاپ دوم، ۱۳۸۷
۲۵) نظریه‌های روایت، والاس مارتین، محمد شهبا، تهران: هرمس، ۱۳۸۲
۲۶) رباعی سینما: بررسی ویژگی‌های ساختاری فیلمنامه کوتاه، آرش رصافی، تهران: فارابی، ۱۳۸۶
۲۷) اخلاق در فیلمنامه نویسی، اصول اخلاقی در فیلمنامه نویسان، مریلین بکر، مریم خرقه پوش، تهران: فارابی، ۱۳۸۷
۲۸) ظرفیت شناسی ژانرهای سینمایی برای ارائه مفاهیم دینی، یوسف شیخی، قم: اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه، ۱۳۹۶
۲۹) مفاهیم نقد فیلم، مجید اسلامی، تهران: نشر نی، چاپ سوم، ۱۳۸۶
۳۰) فلسفه به روایت سینما، کریستوفر فالزن، ناصرالدین علی تقویان، تهران: قصیده سرا، ۱۳۸۲
۳۱) سیروسلوک در سینما، محمد مددپور، تهران: انتشارات برگ، ۱۳۷۳
۳۲) از نشانه‌های تصویری تا متن؛ به سوی نشانه‌شناسی ارتباط دیداری، بابک احمدی، تهران: مرکز، چاپ هشتم، ۱۳۸۸
۳۳) مکتب‌های ادبی، رضا سید حسینی (۲جلد)، تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۸۵
۳۴) از زبان شناسی به ادبیات، جلد اول: نظم، کورش صفوی، تهران: سوره مهر، ۱۳۸۳
۳۵) از زبان شناسی به ادبیات، جلد دوم: شعر، کورش صفوی، تهران: سوره مهر، ۱۳۸۳
۳۶) مبانی فلسفه هنر، آن شپرد، علی رامین، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، ۱۳۸۵
۳۷) شالوده شکنی، کریستوفر نوریس، پیام یزدانجو، تهران: نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۸۰
۳۸) افسون زدگی جدید: هویت چهل تکه و تفکر سیار، داریوش شایگان، فاطمه ولیانی، تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۰
۳۹) راهکارهای برگردان مفاهیم معنوی به فیلمنامه: مجموعه مقاله‌ها و گفتگوها، قم: مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیما، ۱۳۹۰
۴۰) داستان: ساختار، سبک و اصول فیلمنامه‌نویسی، رابرت مک کی، محمد گذرآبادی، تهران: هرمس، چاپ سوم، ۱۳۸۷
۴۱) بادهای غربی، مراد فرهادپور، تهران: هرمس، چاپ دوم، ۱۳۸۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۳ ، ۱۰:۱۹
یوسف شیخی

ای وارثان کوفه و نیرنگ و بیم!
ای عهدِ ناعهد عهده دارانِ دغل ردعِ لئیم!
ای اهل و نااهل عاشقانِ گندمِ ری!
ذَرّه‌ی زَر
صُرّه ی سیم
با شمایان شما
هیچ آیا دستتان داد آن
وارثِ شام و شراب و شب
سیم و زَرّ و ری
ای لئیمان!
ای لئیمان!
هان کجا بودید کانک؟
آن صلای آمد
از گلویی خشک و رنجور و فراخ آیین
- <آی کینک با شمایانم شما!
هست آیا از میان تان ناصری من ناصر بی ناصران را؟
هست آیا نیست؟>
ای لئیمان! 
ای لئیمان! 
هان کجا بودید کانک؟ 
اندرونِ مشکِ مردانِ خدا را
آفتابی تَفته بود و هیچ
وَز گلوی خشکنایِ کودکانِ تشنه کام خسته روحِ بی بسیچ
این صلای آمد
- <العطش!
العطش!
هان کجاست؟
هان کجاست؟
آبِ آتشناک
آبِ آتشناک
آبِ آتشناک>
باشمایانم شما!
ای لئیمان! 
ای لئیمان!
هان بیاشامید!
آب‌های ناتمام حوضِ دنیا را
هان بیاشامید!
کین کم است این دوزخین جانِ شما را
ای شمایانی که گفتید آن کریمان را
قلعه‌های سختِ ایمان را
وارثان صبح و آب و نورِ یزدان را
- <خارجی‌ها! 
خارجی‌ها! 
خارجی‌ها!>
باد نفرین بر زبان و گوش و چشم و حلق و دل هاتان
با شمایانم شما!
خارجی‌ها! 
خارجی‌ها! 
خارجی‌ها!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۳ ، ۱۰:۱۷
یوسف شیخی

هرچند کتاب در وضعیت بغرنج اقتصادی و جامعه‌ی شبه مدرن و توسعه نایافته ما کالایی گران محسوب می‌شود، اما نباید منتظر دولت‌ها بمانیم، ما حداقل می‌توانیم با معرفی و خرید کتاب‌های عمیق و ارزشمند، هزینه‌ی سنگینی که جهل و ناآگاهی و فقر تاریخیگری و فقدان مدینه اندیشی و شوربختانه تر از آن، تکرار ملال آور تاریخ، می‌تواند بر گرده فردی و جمعی ما تحمیل نماید، جلوگیری کنیم و البته بیاموزیم که در عصر چاپ و تکثیر مکانیکی تفکر، هر کتابی ارزش حتی یکبار خواندن را ندارد، لذا آموختن حکمت و هنر کتاب نخواندن از ضروریات عصر چاپ است، تا بی‌خود و بی‌جهت وقت ارزشمندمان را پای آثار برخی کتاب‌سازان و شاهدان بازاری هدر ندهیم و از نویسندگان مستقل و صاحب تفکر، اما گمنام و پرده نشین حمایت کنیم، تا شعله‌ی کم سوی اندیشه ورزی و تفکر را در تندباد بی‌فرهنگی های تمدن مصرفی، در این جهان پرمحنت و کانون رنج آخرالزمان روشن نگاه داریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۳ ، ۱۰:۱۵
یوسف شیخی

متأسفانه در میان نویسندگان و کتاب‌خوان های عصر ما که به قول والتر بنیامین، <عصر تکثیر مکانیکی> است، هستند کسانی که لفاظی و بازی با کلمات و ژورنالیسم را خوب آموخته‌اند اما فاقد سواد و دانش لازم برای نگارش مقالات تخصصی در زمینه‌ی کاری خود هستند و نهایتا به یادداشت نویسی در مطبوعات می‌پردازند که آن نیز برای خود قالبی است و هیچ ایرادی هم ندارد. مشکل از آنجا پیش می‌آید که کسی مایه و همت و قلم و تفکر و اساسا روحیه‌ی علمی و پژوهشی ندارد، اما اشتهایش برای گنجاندن عنوان منتقد و پژوهشگر در کنار نامش او را وا می‌دارد که از طریق انتحال (سرقت علمی) یک شبه ره صد ساله پیموده و راه پرسنگلاخ پژوهش را برای خود هموار سازد، بی‌آنکه رنج زیست دانش پژوهانه را به جان خریده و از ساحت تفکر بویی برده باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۳ ، ۱۰:۱۴
یوسف شیخی