ببین چگونه اشکِ تو سَراب میشود
و قطره قطره چشمِ من پُرآب میشود
ببین چگونه سینهات فَراخ میشود
و شعله شعله قلب من کباب میشود
ببین چگونه بی بدن چو باد میوزی
و سقف خانه بر سرم خراب میشود
ببین چگونه خونم آسیاب میکنی
و ذره ذره نقش من بر آب میشود
ببین چگونه در ده ات به ناز میخزی
و کوچه کوچه شهر من خراب میشود
مبین دَفینه یک به یک هزار میشود
ببین چگونه رَج به رَج مُذاب میشود
مبین که گفت و گو، مجادلات میکنی
ببین چگونه خط به خط کتاب میشود
مبین که سر به سر مرا عِتاب میکنی
ببین چگونه عاقبت، خِطاب میشود
کِی این شب جدایی ات تمام میشود
ببین چگونه شمعِ دیده آب میشود