عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرّس و پژوهشگر فلسفه) در عرصه‌ی فرهنگ و اندیشه.

عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرّس و پژوهشگر فلسفه) در عرصه‌ی فرهنگ و اندیشه.

عبارات

«عبارتُنا شَتّى و حُسنُک واحد»
عبارات؛ مجموعه نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرّس و پژوهشگر فلسفه) در عرصه‌ی فرهنگ و اندیشه.

نویسنده مستقل کتاب های: پرواز از جام جهانی، ظرفیت شناسی ژانرهای سینمایی برای ارائه مفاهیم دینی، فیلمنامه هَه، سلوک فرم؛ بررسی سیر تکوین فرم در فیلمنامه دینی.

نویسنده همکار کتاب های: یسبحون؛ هجده روایت از قرآن، پایی در غزه؛ شانزده روایت از «ما و غزه».

ویراستار کتاب: معنای زندگی از دیدگاه خیام و بکت، نوشته رقیه رنجبر، انتشارات شبگیر.

نویسنده مقالات، جستارها و یادداشت های متعدد در روزنامه ها و نشریات و مجلات و فصلنامه های علمی از جمله: 19 دی، جام جم، اعتماد، ققنوس هنر، نگارستان، طوبی، رواق هنر و اندیشه، دین و رسانه، عصر اندیشه، تصویرنامه، زیباشناخت، پژوهشنامه مذاهب کلامی، مطالعات میان رشته ای هنر و علوم انسانی، روایت ایرانی و...

آثار در دست انتشار: تاریخ گسست، گذار از ابن تیمیه متخیل و...

آثار منتشر نشده: مجموعه مقالات فلسفی، مجموعه مقالات کلامی، مجموعه مقالات سینمایی، مجموعه یادداشت ها و نقدها، مجموعه روایت ها، مجموعه اشعار، مجموعه داستان ها و...


نویسندگان

"آن موشى که کوه زاد/همانا خود تویی!‏" 
(فردریش نیچه، خطاب به حافظ)

🔸به شهید یحیی سِنوار

 

یحیی تو زنده‌ای!
و مرگت به سِن
به کت شلوار
و حتی به سِن
نخواهد... 
مَردی به مرگ
و حتی به سِن
پشتِ میز
روی مبل
به مرگم که مَرد 
به سِن
نخواهد...
سوگند حتی به زندگی 
که مَرد 
نخواهد...
سوگند به سِن
که زندگی به مَرد
و حتی بدون دست 
یحیی به مرگ
نخواهد...
و آسمانِ خاک
که زمین، نه
و حتی به مین
آفتابِ زیرِزمین، نه 
به بمب، به مین
و حتی به سِن
نخواهد...
عیسی به غسلِ تو مسیحاست
یحیی! 
به رزمِ تو عیسی 
مسیحاست 
حتی به یک دست
و موشی که کوه، نه
که شیر زاد
یحیی که شیر زاد
به کت شلوار
به سِن
و سِنوار
پشتِ میز
روی مبل 
به یک دست
حتی به یک دست
و حتی به سِن
نخواهد...
یحیی به سِن
نخواهد...
مَرد به سِن
نخواهد مُرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۰۳ ، ۰۴:۱۳
یوسف شیخی

۱۴ مهر ماه، در حاشیه‌ی برگزاری چهارمین جایزه‌ی ملی داستان حماسی در مشهد، فرصتی دست داد تا با برخی از اصحاب قلم و نویسندگان و شاعران دیداری تازه کنم. ابراهیم اکبری دیزگاه، علی اصغر عزتی پاک، میر شمس الدین فلاح هاشمی، تیمور آقامحمدی، محمدرضا شرفی خبوشان، محمدکاظم مزینانی، محمد اسماعیل حاجی علیان، مهدی کفاش، محمد جواد آسمان، از جمله چهره‌هایی بودند که ملاقات کردم. هر دیداری از جنس تذکر است و این دیدارها نیز تذکرهای مضاعفی بودند به مفهوم دوستی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۳ ، ۰۹:۲۰
یوسف شیخی

شعر: یوسف شیخی
تهیه و تنظیم نماهنگ: بچه‌های بِن (بین اوشاخلاری)

تقدیم به بنیامین «بی‌بی» نتانیاهو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۳ ، ۰۸:۳۸
یوسف شیخی

🔸مقدمه

آفرینش نماهنگ «مجلس تشییع شرف» با شعری از راقم این سطور و تهیه و تنظیم گروه بچه های بِن (بین اوشاخلاری) بی آنکه یکدیگر را دیده باشیم یا اصلا از قبل شناختی از هم داشته باشیم، به طور کاملا اتفاقی در فضای مجازی شکل گرفت و واسطه‌ی این آشنایی و همکاری خجسته، انتشار شعر در کانال تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف و نویسنده‌ی نام آشنا بود. درود بر شرافت انسانی و روشنفکرانه دکتر عبدالکریمی عزیز که در ششم مرداد ماه امسال و همزمان با سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا، با بازنشر شعر «مجلس تشییع شرف» در کانال تلگرامی شان، و نیز با بازنشر اخیر نماهنگ آن در پیج اینستاگرام شان که برحسب اتفاق با ترور رهبر حزب الله لبنان توسط رژیم اسرائیل همزمان شد، و به جان خریدن انواع توهین ها و دشنام های سیاهی لشکران و سربازان مسخ شده و بی مزد و مغزشویی شده‌ی وطنی و مدافعان فاشیسم و همچنانکه فرهاد قنبری توصیف می‌کند گونه‌ای از انسان مدیازده یا «انسان-زامبی»های فضای مجازی، موجب دیده شدن این اثر شدند. همچنین سپاس از همت بلند، دغدغه مندی و ذوق زیبایی شناسانه گروه هنری بچه‌های بِن (بین اوشاخلاری) در تهیه و تنظیم نماهنگ مذکور.

در جستار فلسفی حاضر نگارنده سعی دارد، فارغ از متن و زیرمتن نماهنگ مذکور، به سویه های فرامتنی آن نظر کند و آنها را به قدر وسع و مجال این مقال از ابهام خارج سازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۰۳ ، ۱۳:۰۲
یوسف شیخی

-"هنگامی که آدم روز رو شروع می‌کنه ، نباید دستگاه همایون بشنوه!" (بخش‌هایی از گفتگوی استاد شجریان با هرمز شجاعی‌مهر در برنامه نوروزی سال ۱۳۷۳ خورشیدی)
-"نباید فراموش کنیم که موسیقی به انسان اندیشیدن می‌دهد. من موسیقی‌ای را دنبال کردم که اندیشیدن به انسان‌ها بدهد. آن موسیقی‌ای را که خواسته باشد برای لحظه‌ای فقط انسان خوشش بیاید یا حال کند، از آن دیدگاه من [موسیقی را] دنبال نمی‌کنم. من موسیقی را از دیدگاهی دنبال می‌کنم که اندیشیدن به مردم بدهد. و… لحظه‌ای از خودش بیرون بیاید و فکر کند… زیرا انسان در فکر کردن ساخته می‌شود، در اندیشیدن راه کمال را طی می‌کند" (مصاحبه با محمدرضا شجریان).

شخصا از سکوت شب، موسیقی طبیعت مثل خش خش شب هنگام برگ های درختان، صدای باد، صدای جوی آب، صدای پرندگان و حیوانات که به نظر من همه همچون اذکاری آسمانی هستند را بیشتر دوست می‌دارم و آرامش عمیق تری را از شنیدن آنها به دست می‌آورم تا موسیقی‌ها و آواهای دست ساخته‌ی بشر. اتفاقا هر چه سازها و آلات موسیقی هم با روح و تن نوازنده و طبیعت ارتباط بیشتری یابند، زنده‌تر و دلنشین تر هستند تا سازها و آلات تکنولوژیک و برقی و موسیقی‌های الکترونیک که جز مواردی نادر همچون سبک نیو ایج، عموما خالق حس و حالی پر از تنش و تشویش و اضطراب می‌باشند، چیزی که به تأسی از نیچه تبلوری از روح دیونوزوسی موسیقی می‌نامم.
نقل قول‌های ابتدای این یادداشت از استاد شجریان در مورد شنیدن انواع موسیقی در ساعات مختلف شبانه‌روز یا موسیقی را به مثابه نوعی از اندیشه ورزی برشمردن، به نظر می‌رسد ریشه در نگاهی آپولونی و سلوکی عقلانی در موسیقی دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۱۴:۴۰
یوسف شیخی

یسبحون
شب را تا صبح خوابم نبرد. مشغول نوشتن بودم. بازنویسی مقاله‌ای انتقادی را به سرانجام رساندم که ان‌شاءالله به زودی منتشر خواهد شد. وقتی مطلبی نزدیک است که نهایی شود، تا تمام نکنم نمی‌توانم بخوابم، هر طور شده باید تمام شود. صبح عازم مدرسه شدم. اول مهر بود و فصل تازه کردن دیدارها. امسال همکاران جدیدی را ملاقات کردم، در میان ایشان دو تن متفاوت بودند و برای من تذکاری شدند بر گذر زمان؛ یکی ۶ یا ۷ سال پیش دانشجویم بود و آن دیگری ۸ یا ۹ سال پیش دانش آموزم و امروز باهم همکار شده بودیم. پساچهل گویی بی‌آنکه بخواهم برای من عصر آغاز سیطره‌ی کرونوس یا خدای زمان شده است. گذر زمان را بیش از هر زمانی در زندگی‌ام حس می‌کنم. اول مهر همیشه برای من بوی عید می‌داد و حال و هوای تحویل سال را داشت، اما امسال با ملاقات آن دو بزرگوار به این اندیشیدم که یک سال دیگر به مرگ نزدیک تر شدم. وارد کلاس که شدم، دیدار دانش آموزان فکر مرگ را از ذهنم زدود. کتاب نداشتند. تصمیم گرفتم خودم برای آنها کتاب بخوانم. برای این کار کتاب تازه انتشار یافته‌ی «یسبحون: هجده روایت از قرآن» به کوشش ابراهیم اکبری دیزگاه، را برگزیدم. روایت‌هایی از مواجهه‌ی شخصی نویسندگان مختلف (هجده نویسنده) با قرآن. روایت پانزدهم به قلم من بود؛ «ماجرای حاشیه نگاری قرآن کوچک جلد قهوه‌ای و خرده روایت‌هایش در باب انسان». استقبال نسبتا خوبی شد. گویی برخلاف آنچه گذشتگان در گوش ما خوانده‌اند، قرآن با زندگی و زنده اندیشی نسبت بیشتری دارد تا مرگ و مرگ اندیشی. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۱۴:۳۷
یوسف شیخی

باسلام و درود و تحیت خدمت استاد محترم جناب دکتر علایی عزیز!
بدین وسیله و پیش از هر سخنی، صمیمانه ترین مراتب تشکر و قدردانی خود را بابت انتشار یادداشت «مگسان بازار و خوانش تقلیل گرایانه از شریعتی!» در کانال تلگرامی «آکادمی وفاق» درباره‌ی مطلب درج شده با عنوان «افسون شریعتی» و تصویر موهن نشریه «تجارت فردا» تقدیم حضرت‌عالی می‌نمایم و خرسندم در عصری که گویی گشودن دکان شریعتی کوبی در بازار فرهنگ و فرهنگ بازاری اجر و قربی یافته است، هنوز ارباب معرفت و اهل قلمی هستند که شجاعانه و پهلوانانه به میدان هماوردی با اهل بازار آمده و این موج سواران را رسوا می‌سازند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۲۳:۱۴
یوسف شیخی


مسئله‌ی بچه شیخ ایرانی «شاه‌کشی» با شاهزاده‌ی دانمارکی «تراژدیِ هملت» متفاوت است، اما هر دو حال و هوای یکسانی دارند. هر دو آقازاده هایی هستند که آقایشان را آقایی دیگر کشته است و انتقام نیز نه به معنای پایان عصر آقایی، بلکه درواقع زایش بی معنایی از بطن تراژدی است.
هر دو آقازاده در حال و هوای تردید میان بودن یا نبودن، میان کشتن یا نکشتن، میان خشونت یا عدم خشونت، میان انتقام یا بخشش قرار دارند، اما سهراب دیگر هملت نیست، زیرا مسئله اینجاست که در چرخه‌ی کشتار جسمی و معنوی انسان‌ها (تحقیر و شکنجه و ویران سازی وجودی) آنچه حاصل می‌شود، بی منطق بودن جهان و تهی شدن هستی از معناست. رمان «شاه کشی» حاصل این وضعیت بی منطقی است که در نتیجه‌ی چرخه‌ی بی پایان و افسار گسیخته خشونت، همه‌ی امکان‌های عقلانی تحقق مدینه و انسان مدینه اندیش را ویران ساخته است، و البته از «بیروط» آموخته‌ایم ‌که کشور تنها با محبت ساخته می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۵۱
یوسف شیخی

منتشر شد:  
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |  
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ 
🛵 ارسال از طریق پست

 لینک خرید کتاب از سایت انتشارات نقد فرهنگ
📚 متن پشت جلد کتاب

شیخِ برکت نگاهی متبسم به آشیخ احمد می‌کند و از روی رودخانه عبور کرده، به جانب دیگر رودخانه می‌رود. آشیخ احمد با مشاهدۀ این کرامت کتاب‌هایش را برمی‌دارد و به‌دنبال پیر روان می‌شود، اما برخلاف او در آب فرومی‌رود. شیخِ برکت با چوبدستی‌اش به کتاب‌ها اشاره کرده و می‌گوید: _ کتاب‌ها را بیانداز و با من همراه شو! صدای آشیخ احمد: چه سخت بود رها ساختن کتاب‌هایی که یک عمر مونسم بودند، بخشی از وجودم، نه! همۀ وجودم بودند. پاره‌های روحم. آشیخ کتاب‌ها را به آب می‌اندازد و آنگاه با حیرت تمام، خود را سبک‌تر از پَر می‌یابد و بالا می‌آید. همچون شیخِ برکت روی آب راه می‌رود و به طرف دیگر رودخانه پا می‌گذارد. صدای آشیخ احمد: احساس سبکی عجیبی می‌کردم. انگار این من نبودم که پا روی آب می‌گذاشت. کسی مرا به پیش فرامی‌خواند. تصویر خودم را در آب دیدم که به من می‌نگریست. من روی خودم پا می‌گذاشتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۵:۳۶
یوسف شیخی

«یَسبَحون: هجده روایت از قرآن» مجموعه‌ای از روایت‌های قرآنی، با همکاری هجده نفر از نویسندگان است. روایت پانزدهم این کتاب با عنوان «ماجرای حاشیه نگاری قرآن کوچک جلد قهوه‌ای و خرده روایت‌هایش در باب انسان» به قلم یوسف شیخی است.

🔸بریده‌ای از کتابِ یَسبَحون

قرآن متن غریبی است. وقتی با آن انس می‌گیری، نسبت به هر چیز دیگر بی‌میل می‌شوی؛ چون اصلی‌ترین خاصیت متن توحیدی همین است؛ قرار است تو را موحد، قیامت‌اندیش، و تنها کند. به میزانی که تو موحد می‌شوی به همان میزان در این دنیا غریب و تنها می‌شوی. من این تنهایی را در زندگی مولی‌الموحدین علی می‌بینم؛ که بیشترین انس را با قرآن داشت. او در سال‌های پایانی عمرش، فقط با چاه می‌توانست خلوت کند و با او حرف‌هایش را بزند.

🔸اطلاعات کتاب

●عنوان: یسبحون (هجده روایت از قرآن)

●زبان کتاب: فارسی

●سال نشر: ۱۴۰۳

●چاپ جاری: ۱

●قطع: رقعی

●تعداد صفحات: ۲۰۴

●ناشر: شرکت انتشارات سوره مهر

●نویسنده: به کوشش ابراهیم اکبری دیزگاه و با همکاری مجموعه نویسندگان

لینک خرید کتاب از انتشارات سوره مهر

#یسبحون 
#روایت_های_قرآنی
#ابراهیم_اکبری_دیزگاه
#کتاب‌های_انتشار_یافته
#یوسف_شیخی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۵:۲۸
یوسف شیخی