درنگی در نسبت دین با سنت و تجدّد
مدرنیته محصول مکتب مدرنیزم است و تقابل سنت گرایی با مدرنیته نیست بلکه تقابل با مکتب فکری مدرنیزم است، هر چند این تقابل نیز امری ظاهری است و در اصل مدرنیته باطن سنت و به عبارتی دیگر سنت بی روتوش و نقاب است. سنت اساسا مسخ روح سیال مذهب است در آئین هایی دهری- تاریخی، مفهوم سنت وقتی برجسته شد که دنیای مدرن پدیدار گشت. «مراد فرهادپور» در کتاب «بادهای غربی» وجهی از این تضاد پنهان در مفهوم سنت و سنت گرایی را واکاوی نموده است و سنت گرایی را زائیده دوران جدید می داند. با این حال به نظر می رسد هرچند مدرنیته در نهاد خود شورشی بود علیه ریاکاری تجلی یافته در سنت، اما ضد سنت نیست بلکه آشکارگی باطن جبارانه سنت است از طریق تکنولوژیزم، منتها به نام آزادی و عقلانیت و دموکراسی، لذا تصور تقابل سنت و مدرنیته تصوری سطحی و غربزده است و حرکتی ذیل انگاره سازی دنیای غرب از تمدن دهری- تاریخی- تکنولوژیکی حاکم بر جهان محسوب می شود. تکنولوژی عامل برون افکنی و آشکارگی نفسانیت و سوبژکتیویته پنهان در سنت بود. علاوه بر پارادوکس خاستگاه، یکی دیگر از تناقضات جریان سنت گرایی و دکتر «سید حسین نصر» این است که در عین تاکید بر سنت به عنوان حقایقی همه جایی و همه زمانی مدافع محکم کثرت گرایی دینی است که یکی از ویژگیهای مهم مدرنیزم است. دین نه سنت است و نه تجدد، بلکه ارتباطی روحانی با مبدا جهان هستی است که در دوره بندی های محدود تاریخی و قالب بندی های خشک دین پژوهی مستشرقانه نمی گنجد. به نظر می رسد مهمترین نقدی که بر جریان موسوم به روشنفکری دینی می توان وارد دانست، خطای معرفتشناختیِ یکسان انگاری دین با سنت است.
#سنت_و_تجدد
#مدرنیته
#روشنفکری_دینی
#سید_حسین_نصر
#مراد_فرهادپور