عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

«عبارتُنا شَتّى و حُسنُک واحد»

عبارات؛ مجموعه نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرس فلسفه و کلام، نویسنده، شاعر، منتقد و دین پژوه)، در عرصۀ فرهنگ و اندیشه.

نویسندگان

درنگی در مفهوم «پرسش فلسفی» (قسمت دوم)

سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۱۰:۲۸ ق.ظ

 

مواجهه تردیدآمیز با هستی که مبتنی بر پرسشی تأسیسی باشد نهایتا و ناخواسته ممکن است «شک فلسفی» را درپی داشته باشد. این شک از ساحت باور شروع می­ شود و اگر پاسخی قانع کننده نیابد در قلمرو باور محدود نمی­ ماند و به مرزهای احساس و عاطفه و حتی اراده و خواست آدمی تسری می ­یابد، چنانکه اقیانوس آرام روح را طوفانی سهمگین و پیش رونده و خانمان برانداز به سرعت در می­ نوردد. آن­هایی که تجربه واقعی شک فلسفی دارند احتمالا توصیف مرا بسیار محتاطانه ارزیابی خواهند کرد.

در تاریخ فلسفه، رنه دکارت را می ­شناسیم که این نوع شک را در حوزه باورها به مثابه روشی جهت یقینی نمودن باورهای الاهیاتی با عنوان «شک دستوری» توصیه می­نماید. اما کتابی که دکارت با این نیت مؤمنانه نگاشته بود- تأملات در فلسفه اولی- در عمل به موجی از شک ­گرایی و سست شدن بنیان­ های ایمان مسیحی در اروپا انجامید.

شاید برای مخاطبین کنجکاو جالب باشد دانستن اینکه رنه دکارت که بود و چه می ­خواست؟

رنه دکارت (1596-1650) را «پدر فلسفه جدید» مبدع مکتب عقل­ گرایی لقب داده­اند او در کنار فرانسیس بیکن (پدر منطق جدید) و گالیله (پدر علم جدید) از معماران دنیای نو محسوب می ­شود که سه باور رسمی هزارساله حاکم بر قرون وسطای اروپای مسیحی را زیر سؤال بردند؛ باور به تعالیم مسیح، باور به منطق ارسطویی و باور به هیئت بطلمیوسی. دکارت مسیح را از اروپا گرفت و به جای آن عقل (استدلال) را نشاند، بیکن، قیاس ارسطویی را از اروپا گرفت و به جای آن منطق استقراء (ارغنون نو) را نشاند، گالیله نیز با تلسکوب خود هیئت بطلمیوسی را منسوخ کرد.

کتب تاریخ علی­ رغم تفسیرهای مختلفی که از شیوه دکارت به عمل می آورند، عموما در این مطلب هم ­داستان­ اند که: دکارت در انتقال از قرون وسطی به دنیای نو، بیش از هر شخصیت دیگری در قرن هفدهم، تأثیر داشته است؟

فی الجمله می­دانیم دکارت فیلسوفی بوده که می­خواسته است برای باورهای اعتقادی انسان، تکیه گاهی یقینی بیابد و چون ریاضیات را یقینی­ ترین علوم می­ دانسته است، سعی داشته تا گزاره­ های متافیزیکی و الهیاتی مثل وجود خدا را نیز همچون ریاضیات با شیوه شک دستوری که غیر از شک مزاجی است، به طور مستدل اثبات نماید.

تلاش دکارت در جهت دست یافتن به بنیانی متقن برای علوم به ­خصوص الهیات و متافیزیک، در واکنش به موج شک ­گرایی (مذهب شک) که اروپای آن روز را فراگرفته بود، تلاشی در خور تحسین و ستایش است، اما به قطعیت و خطاناپذیری روشی که دکارت در پیش گرفته بود، نقدهایی جدی وارد است و به دلایل مختلف می ­توان ثابت کرد که روش ریاضی دکارت با عنوان «ریاضیات عام» بر خلاف مدعیات خودش روشی قطعی و یقینی نبوده و بطلان آن حتی در زمان حیاتش برای بسیاری از معاصران روشن و بدیهی بوده است. دلایلی که آورده شد ثابت می کنند نه تنها روش ریاضی دکارت خطاپذیر است بلکه روشی ناکارآمد، غیرضرور و نادرست محسوب می گردد. در واقع دکارت در جستجوی راه حلی برای معضل شک، نه تنها نتوانست این معضل را حل نماید، بلکه تحقیقات او دو نتیجه منفی عمده به بار آورد: یکی دامن زدن به نوعی ایده آلیسم و ذهن­ گرایی افراطی و دیگری رواج شکاکیت.

از نظر نگارنده برخلاف نظرگاه دکارت، اساسا شک فلسفی توصیه پذیر نیست. توصیه و سفارش و دستور ناسازگار با ماهیّت ناخواسته شک فلسفی و ماهیت آزادانه پرسش فلسفی است. مشکل دیگر اینکه شک دستوری حتی به فرض امکان، به لحاظ پیامدهای غیراخلاقی آن –ترویج شکاکیت و سست ایمانی- قابل دفاع نیست.

نتیجه اینکه پرسش فلسفی لزوما به شک فلسفی نمی انجامد و سعی در ایجاد دستوری شک، ماهیت مختارانه و آزادانه و تأسیسی پرسش فلسفی را زیر سؤال خواهد برد.

 

#شک_فلسفی

#پرسش_فلسفی

#دکارت

#ایمان

#شک_دستوری

#فلسفه

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۴/۲۷
یوسف شیخی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی