اشاره
اخیرا نشستهایی تلگرامی در کانال دکتر بیژن عبدالکریمی برگزار شده است با عنوان«ما و جهان سلطه». به نظر میرسد پرسشهای مطرح شده در این نشستها را میتوان در سه پرسش بنیادین خلاصه نمود:
- آیا مناسبات جهانی هابزی- ماکیاولیستی هست یا نه؟ (عینیت جهان معاصر و ذهنیت شبه روشنفکرانهی ما)
- آیا ما میتوانیم درکی از جهان معاصر داشته باشیم بدون آن که درکی از مناسبات هابزی نظام سلطه جهانی داشته باشیم؟ آیا مواجهه روشنفکران ما با مسائل ایران احساسی و عاطفی است یا عقلانی؟ اساسا آیا جامعه روشنفکری ما مسئله مند است؟ (نقد روش شناختی قدرت فاهمه و نظام دانایی شبه روشنفکران ایرانی از جهان معاصر)
- آیا با وجود مواجهه احساسی و عاطفی جامعه روشنفکری ما نسبت به مسائل ایران و غفلت از نظام سلطه میتوان آنها را روشنفکر نامید؟ (مسئولیت روشنفکر ایرانی در جهان هابزی- ماکیاولیستی و بیماری شبه روشنفکری).
ظاهرا مراد دکتر عبدالکریمی از نظام سلطه، نظامی است که بر روابط بین الملل به هژمونی و سرکردگی آمریکا حاکم است. به اذعان ایشان پیشترها کشورهای دیگری چون اسپانیا، پرتقال، هلند، انگلستان صاحب این موقعیت هژمونیک بودند، اما چیزی که از نظرگاه ایشان همواره در مناسبات جهانی عنصر ثابتی بوده است؛ این واقعیت عینی است که ما در جهانی هابزی- ماکیاولی زندگی میکنیم؛ جهانی که انسان گرگ انسان به شمار میآید.
عبدالکریمی روشنفکری دانشگاهی است که حضوری مداوم در فضای عمومی رسانهای جامعه نیز ایران دارد و میکوشد دغدغهمندانه مسائل ایران را از منظری متفاوت و بر خلاف جریان رسانهای حاکم بر فضای مجازی بکاود. ایشان در این نشستهای تلگرامی کوشید تا توجه مخاطبان خود (به ویژه جامعه روشنفکران یا به تعبیر ایشان شبه روشنفکران ایرانی) را به پرسشهای اساسی پیش گفته جلب نماید و از مخاطبان خواست تا اگر حقی در این سخنان میبینند بیان کنند و این یادداشت پاسخی است به دعوت و فراخوان نظری ایشان تا شاید زمینهای برای گفت و شنود دربارهی دشوارهی ایران فراهم آید.