عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

«عبارتُنا شَتّى و حُسنُک واحد»

عبارات؛ مجموعه نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرس فلسفه و کلام، نویسنده، شاعر، منتقد و دین پژوه)، در عرصۀ فرهنگ و اندیشه.

نویسندگان

۵ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

۱۴ مهر ماه، در حاشیه‌ی برگزاری چهارمین جایزه‌ی ملی داستان حماسی در مشهد، فرصتی دست داد تا با برخی از اصحاب قلم و نویسندگان و شاعران دیداری تازه کنم. ابراهیم اکبری دیزگاه، علی اصغر عزتی پاک، میر شمس الدین فلاح هاشمی، تیمور آقامحمدی، محمدرضا شرفی خبوشان، محمدکاظم مزینانی، محمد اسماعیل حاجی علیان، مهدی کفاش، محمد جواد آسمان، از جمله چهره‌هایی بودند که ملاقات کردم. هر دیداری از جنس تذکر است و این دیدارها نیز تذکرهای مضاعفی بودند به مفهوم دوستی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۳ ، ۰۹:۲۰
یوسف شیخی

شعر: یوسف شیخی
تهیه و تنظیم نماهنگ: بچه‌های بِن (بین اوشاخلاری)

تقدیم به بنیامین «بی‌بی» نتانیاهو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۳ ، ۰۸:۳۸
یوسف شیخی

🔸مقدمه

آفرینش نماهنگ «مجلس تشییع شرف» با شعری از راقم این سطور و تهیه و تنظیم گروه بچه های بِن (بین اوشاخلاری) بی آنکه یکدیگر را دیده باشیم یا اصلا از قبل شناختی از هم داشته باشیم، به طور کاملا اتفاقی در فضای مجازی شکل گرفت و واسطه‌ی این آشنایی و همکاری خجسته، انتشار شعر در کانال تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف و نویسنده‌ی نام آشنا بود. درود بر شرافت انسانی و روشنفکرانه دکتر عبدالکریمی عزیز که در ششم مرداد ماه امسال و همزمان با سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا، با بازنشر شعر «مجلس تشییع شرف» در کانال تلگرامی شان، و نیز با بازنشر اخیر نماهنگ آن در پیج اینستاگرام شان که برحسب اتفاق با ترور رهبر حزب الله لبنان توسط رژیم اسرائیل همزمان شد، و به جان خریدن انواع توهین ها و دشنام های سیاهی لشکران و سربازان مسخ شده و بی مزد و مغزشویی شده‌ی وطنی و مدافعان فاشیسم و همچنانکه فرهاد قنبری توصیف می‌کند گونه‌ای از انسان مدیازده یا «انسان-زامبی»های فضای مجازی، موجب دیده شدن این اثر شدند. همچنین سپاس از همت بلند، دغدغه مندی و ذوق زیبایی شناسانه گروه هنری بچه‌های بِن (بین اوشاخلاری) در تهیه و تنظیم نماهنگ مذکور.

در جستار فلسفی حاضر نگارنده سعی دارد، فارغ از متن و زیرمتن نماهنگ مذکور، به سویه های فرامتنی آن نظر کند و آنها را به قدر وسع و مجال این مقال از ابهام خارج سازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۰۳ ، ۱۳:۰۲
یوسف شیخی

-"هنگامی که آدم روز رو شروع می‌کنه ، نباید دستگاه همایون بشنوه!" (بخش‌هایی از گفتگوی استاد شجریان با هرمز شجاعی‌مهر در برنامه نوروزی سال ۱۳۷۳ خورشیدی)
-"نباید فراموش کنیم که موسیقی به انسان اندیشیدن می‌دهد. من موسیقی‌ای را دنبال کردم که اندیشیدن به انسان‌ها بدهد. آن موسیقی‌ای را که خواسته باشد برای لحظه‌ای فقط انسان خوشش بیاید یا حال کند، از آن دیدگاه من [موسیقی را] دنبال نمی‌کنم. من موسیقی را از دیدگاهی دنبال می‌کنم که اندیشیدن به مردم بدهد. و… لحظه‌ای از خودش بیرون بیاید و فکر کند… زیرا انسان در فکر کردن ساخته می‌شود، در اندیشیدن راه کمال را طی می‌کند" (مصاحبه با محمدرضا شجریان).

شخصا از سکوت شب، موسیقی طبیعت مثل خش خش شب هنگام برگ های درختان، صدای باد، صدای جوی آب، صدای پرندگان و حیوانات که به نظر من همه همچون اذکاری آسمانی هستند را بیشتر دوست می‌دارم و آرامش عمیق تری را از شنیدن آنها به دست می‌آورم تا موسیقی‌ها و آواهای دست ساخته‌ی بشر. اتفاقا هر چه سازها و آلات موسیقی هم با روح و تن نوازنده و طبیعت ارتباط بیشتری یابند، زنده‌تر و دلنشین تر هستند تا سازها و آلات تکنولوژیک و برقی و موسیقی‌های الکترونیک که جز مواردی نادر همچون سبک نیو ایج، عموما خالق حس و حالی پر از تنش و تشویش و اضطراب می‌باشند، چیزی که به تأسی از نیچه تبلوری از روح دیونوزوسی موسیقی می‌نامم.
نقل قول‌های ابتدای این یادداشت از استاد شجریان در مورد شنیدن انواع موسیقی در ساعات مختلف شبانه‌روز یا موسیقی را به مثابه نوعی از اندیشه ورزی برشمردن، به نظر می‌رسد ریشه در نگاهی آپولونی و سلوکی عقلانی در موسیقی دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۱۴:۴۰
یوسف شیخی

یسبحون
شب را تا صبح خوابم نبرد. مشغول نوشتن بودم. بازنویسی مقاله‌ای انتقادی را به سرانجام رساندم که ان‌شاءالله به زودی منتشر خواهد شد. وقتی مطلبی نزدیک است که نهایی شود، تا تمام نکنم نمی‌توانم بخوابم، هر طور شده باید تمام شود. صبح عازم مدرسه شدم. اول مهر بود و فصل تازه کردن دیدارها. امسال همکاران جدیدی را ملاقات کردم، در میان ایشان دو تن متفاوت بودند و برای من تذکاری شدند بر گذر زمان؛ یکی ۶ یا ۷ سال پیش دانشجویم بود و آن دیگری ۸ یا ۹ سال پیش دانش آموزم و امروز باهم همکار شده بودیم. پساچهل گویی بی‌آنکه بخواهم برای من عصر آغاز سیطره‌ی کرونوس یا خدای زمان شده است. گذر زمان را بیش از هر زمانی در زندگی‌ام حس می‌کنم. اول مهر همیشه برای من بوی عید می‌داد و حال و هوای تحویل سال را داشت، اما امسال با ملاقات آن دو بزرگوار به این اندیشیدم که یک سال دیگر به مرگ نزدیک تر شدم. وارد کلاس که شدم، دیدار دانش آموزان فکر مرگ را از ذهنم زدود. کتاب نداشتند. تصمیم گرفتم خودم برای آنها کتاب بخوانم. برای این کار کتاب تازه انتشار یافته‌ی «یسبحون: هجده روایت از قرآن» به کوشش ابراهیم اکبری دیزگاه، را برگزیدم. روایت‌هایی از مواجهه‌ی شخصی نویسندگان مختلف (هجده نویسنده) با قرآن. روایت پانزدهم به قلم من بود؛ «ماجرای حاشیه نگاری قرآن کوچک جلد قهوه‌ای و خرده روایت‌هایش در باب انسان». استقبال نسبتا خوبی شد. گویی برخلاف آنچه گذشتگان در گوش ما خوانده‌اند، قرآن با زندگی و زنده اندیشی نسبت بیشتری دارد تا مرگ و مرگ اندیشی. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۱۴:۳۷
یوسف شیخی