عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

«عبارتُنا شَتّى و حُسنُک واحد»

عبارات؛ مجموعه نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرس فلسفه و کلام، نویسنده، شاعر، منتقد و دین پژوه)، در عرصۀ فرهنگ و اندیشه.

نویسندگان

۴ مطلب در خرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

نقدی بر رمان «بیروط»؛ برندۀ جایزۀ جلال آل احمد و کتاب سال جمهوری اسلامی

 

«بیروط» قصۀ رها کردن ایمان و ملّیت یحیی ربانی و ترسیم روزگار برزخی اش است. یحیی ربانی در پی مفرّی از جهان سنت اسلامی- ایرانی (قم/ حوزۀ علمیه و دانشگاه ادیان و مذاهب)  و پناه بردن به جهان تجدد (آلمان/ دانشگاه گوتۀ فرانکفورت) است و در این میان با انگیزۀ مادی و صرفا جهت تهیۀ خرج سفر، به پروژۀ تیم مستندساز ایرانی برای ساخت مستندی دربارۀ امام موسی صدر، می پیوندد تا بیروت را سکوی پرتاب خود به دنیای غرب سازد. 

پرسه زنی های شبانۀ یحیی در کافه‌ها و بارهای بیروت و مخفی کردن هویت ایرانی‌اش در گفت و گو با اهالی بیروت، نشانی از گسست یحیی از سنت اسلامی- ایرانی است، اما آشنایی با شخصیت امام موسی صدر و قرائت انسانی ایشان از دین، ایمان و ملیت مرده در درون یحیی را احیاء می کند و او را دوباره با سنت ایرانی - اسلامی اش پیوند می زند.


«بیروط» روایت شهری است که در غیاب انسان آرمانی (امام موسی صدر)، با ظهور جریان‌های تکفیری از حرکت در مدار طبیعی خویش خارج گشته است و این فرجامِ تراژیک فقط برای بیروت نیست، بلکه قصۀ تمام مدینه های سنتی در عصر مدرنیته است و دیکتۀ اشتباه «بیروط» اشارتی است به این خروج. گویی که مدرنیته، قیامتِ سنت است و مدینه در غیاب صدر عرصۀ جولان نظام سنت قدمایی برای فائق آمدن بر نظام سنت مدرن از طریق سازوکار طرد و تکفیر گشته است.

نقدی که می‌توان به رمان «بیروط» وارد ساخت، دقیقا در گفتمان مبنایی آن؛ یعنی «آشکار سازی سنت» نهفته است. در شرایط اجتماعی ایران معاصر که حداقل بر اساس آخرین پیمایش ها از وضعیت دینداری و ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان، با دگرگشتی تمدنی در وضعیت عقیدتی- سیاسی مواجه هستیم و سنت در معانی هفتگانۀ آن (سنت دینی در دو شکل درون دینی و برون دینی، سنت سیاسی، سنت ادبی و هنری، سنت نظری، سنت اجتماعی، سنت در معنای ترکیبی از اندیشه و الگوی عمل، و سنت در معنای فراجامعه شناختی) دچار بحران رو به تزاید بی‌اعتباری گشته است، آیا هنوز می‌توان از خورجین سنت خرج کرد و آیا اصلا محملی برای «انکشاف سنت» و پروژۀ امام موسی صدر برای انسانی ساختن دین وجود دارد؟ به نظر می‌رسد همزمانی انتشار «بیروط» با دگردیسی تمدنی سپهر اجتماعی ایران، «بیروط» را در همان تولد نا به هنگامش با مشکل عصریّت گفتمانی رو به رو ساخته است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۰۳ ، ۰۷:۰۲
یوسف شیخی

 

اشاره

تازه لای کتاب را باز کرده بودم و صفحاتی پیش رفته بودم و بعد از شروع رؤیایی رمان، داشتم اندک اندک در واقعیت تعلیق ایمانیِ یحیی ربانی و روزگار برزخی اش و نثر پاراتاکسیسی و آل احمدی نویسنده‌ی محترم غرق می‌شدم که خبر اختصاص جایزه‌ی جلال آل احمد به این رمان، دلم را قرص کرد به پایان کار و اینکه احتمالا با اتفاق تازه‌ای مواجه خواهم شد و در دل گفتم چه جایزه‌ی با مسمایی! هرچند از نیمه‌ی کتاب (حدودا از  صفحه‌ی ۲۰۰) به بعد احساس کردم نویسنده دچار اطناب و تکرار مُمِل در بخش‌های رؤیاپردازانه گشته است، اما آنقدر این اثر نقاط درخشان داشت که همان موقع بر آن شدم تا پس از فراغت از مطالعه‌ی آن، دست به نگارش ببرم. وقتی پیشتر رفتم عزم کردم از مدینه ای بنویسم که در غیاب انسان آرمانی، بدل به بیروط می‌شود، شهری که با ظهور جریان‌های تکفیری از حرکت در مدار طبیعی خویش خارج گشته است و این فرجام تراژیک فقط برای بیروت نیست، بلکه قصه‌ی تمام مدینه های سنتی در عصر مدرنیته است. گویی که مدرنیته قیامتِ سنت است و می‌خواهد خشونتِ پنهانِ سنت را آشکار نماید. بنویسم که در غیاب انسان آرمانی، می‌توان انسان را در مدینه ی صدر خویش (قلب) یافت. درباره‌ی بیروطی بنویسم که اکبری دیزگاه با روایت شبگردی های یحیی در ذهنم‌ جاودانه ساخت، و از آنجا که این نوع نوشتن نیاز به اندکی فاصله گرفتن برای رسیدن به چشم‌انداز دلخواه بود، تا امروز به تأخیر افتاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۳۲
یوسف شیخی

پیرامون سخنرانی "مسئله‌ی اخلاق در تفکر دینی" که اخیرا در کانال "آوای فلسفه" منتشر شده است، اعم از شیوه‌ی بحث سخنران محترم و پیش‌فرض های ایشان از دین و اخلاق، ملاحظاتی انتقادی دارم که به اختصار مطرح خواهم نمود: 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۳ ، ۱۴:۲۹
یوسف شیخی

می‌توان گفت انجمن برف (Society of the Snow) یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۲۳ است که می‌توان دیدن آن را برای علاقه‌مندان به سینمای دینی و فلسفی توصیه نمود. ساخته‌ی تحسین برانگیز خوان آنتونیو بایونا یک درام تکان دهنده و هیجان انگیز درباره‌ی داستان باورنکردنی ۷۲ روز تاب آوری گروهی از بازماندگان حادثه‌ی سقوط هواپیمایی در سال ۱۹۷۲ در رشته کوه آند است.انجمن برف بر اساس کتابی به همین نام نوشته‌ی پابلو ویرچی ساخته شده است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. 
نکته‌ی جالب این فیلم مرگ راوی فیلم در یک سوم پایانی آن و در عین حال ادامه‌ی روایت فیلم است.
این فیلم روایتی دلخراش از دیالکتیک بقا و ایمان به گزاره‌های اخلاقی را به تصویر می‌کشد. اینکه چگونه تلاش برای زنده ماندن و بقا در مقابل فشار گرسنگی و سرمای استخوان‌سوز به تدریج می‌تواند تمام قواعد اخلاقی را معلق و بی‌معنا سازد. 
در پایان دو ساعت و نیم نمایش رنج و ترومای بقا، پرسش‌هایی ویرانگر اندک اندک به سراغ مخاطب می‌آیند. درواقع انجمن برف جزو آن دسته فیلم‌هایی است که بعد از تمام شدن تازه شروع می‌شوند و ما را با پرسش‌هایی چالش برانگیز در برابر وجدان اخلاقی هر انسانی قرار می‌دهند، از جمله این پرسش که آیا دوست داشتی جزو نجات یافتگان باشی یا مردگان؟ یا این پرسش که راوی فیلم می‌پرسد "این رنج کشیدن برای زنده ماندن چه معنایی دارد؟". آیا مرگ در برابر فروریختن قواعد اخلاقی و آنچه حریم می‌نامیم بهتر نیست؟ آیا مردگان خوشبخت تر هستند یا بازماندگان؟ زندگی ای که بر پایه‌ی مرگ دیگران استوار باشد چه معنایی خواهد داشت؟ این فیلم پر از نشانه‌ها و عناصر ایمان مسیحی است. آنها که می‌میرند کار مسیحایی می‌کنند و با فنای خود بقای دیگران را تضمین می‌کنند. 
نکته‌ی درخشان این فیلم نه نمایش رنج مرگ و بیماری و فنا و نابودی بلکه نمایش ترومای بقاست. این فیلم بقا را همچون فنا و فنا را همچون بقا ترسیم می‌کند و ادامه‌ی روایت ماجرا حتی پس از مرگ راوی نمودی از این اندیشه‌ی دیالکتیکی است.

#انجمن_برف
#معرفی_فیلم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۳ ، ۱۴:۲۶
یوسف شیخی