عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

«عبارتُنا شَتّى و حُسنُک واحد»

عبارات؛ مجموعه نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرس فلسفه و کلام، نویسنده، شاعر، منتقد و دین پژوه)، در عرصۀ فرهنگ و اندیشه.

نویسندگان

یسبحون
شب را تا صبح خوابم نبرد. مشغول نوشتن بودم. بازنویسی مقاله‌ای انتقادی را به سرانجام رساندم که ان‌شاءالله به زودی منتشر خواهد شد. وقتی مطلبی نزدیک است که نهایی شود، تا تمام نکنم نمی‌توانم بخوابم، هر طور شده باید تمام شود. صبح عازم مدرسه شدم. اول مهر بود و فصل تازه کردن دیدارها. امسال همکاران جدیدی را ملاقات کردم، در میان ایشان دو تن متفاوت بودند و برای من تذکاری شدند بر گذر زمان؛ یکی ۶ یا ۷ سال پیش دانشجویم بود و آن دیگری ۸ یا ۹ سال پیش دانش آموزم و امروز باهم همکار شده بودیم. پساچهل گویی بی‌آنکه بخواهم برای من عصر آغاز سیطره‌ی کرونوس یا خدای زمان شده است. گذر زمان را بیش از هر زمانی در زندگی‌ام حس می‌کنم. اول مهر همیشه برای من بوی عید می‌داد و حال و هوای تحویل سال را داشت، اما امسال با ملاقات آن دو بزرگوار به این اندیشیدم که یک سال دیگر به مرگ نزدیک تر شدم. وارد کلاس که شدم، دیدار دانش آموزان فکر مرگ را از ذهنم زدود. کتاب نداشتند. تصمیم گرفتم خودم برای آنها کتاب بخوانم. برای این کار کتاب تازه انتشار یافته‌ی «یسبحون: هجده روایت از قرآن» به کوشش ابراهیم اکبری دیزگاه، را برگزیدم. روایت‌هایی از مواجهه‌ی شخصی نویسندگان مختلف (هجده نویسنده) با قرآن. روایت پانزدهم به قلم من بود؛ «ماجرای حاشیه نگاری قرآن کوچک جلد قهوه‌ای و خرده روایت‌هایش در باب انسان». استقبال نسبتا خوبی شد. گویی برخلاف آنچه گذشتگان در گوش ما خوانده‌اند، قرآن با زندگی و زنده اندیشی نسبت بیشتری دارد تا مرگ و مرگ اندیشی. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۱۴:۳۷
یوسف شیخی

باسلام و درود و تحیت خدمت استاد محترم جناب دکتر علایی عزیز!
بدین وسیله و پیش از هر سخنی، صمیمانه ترین مراتب تشکر و قدردانی خود را بابت انتشار یادداشت «مگسان بازار و خوانش تقلیل گرایانه از شریعتی!» در کانال تلگرامی «آکادمی وفاق» درباره‌ی مطلب درج شده با عنوان «افسون شریعتی» و تصویر موهن نشریه «تجارت فردا» تقدیم حضرت‌عالی می‌نمایم و خرسندم در عصری که گویی گشودن دکان شریعتی کوبی در بازار فرهنگ و فرهنگ بازاری اجر و قربی یافته است، هنوز ارباب معرفت و اهل قلمی هستند که شجاعانه و پهلوانانه به میدان هماوردی با اهل بازار آمده و این موج سواران را رسوا می‌سازند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۲۳:۱۴
یوسف شیخی


مسئله‌ی بچه شیخ ایرانی «شاه‌کشی» با شاهزاده‌ی دانمارکی «تراژدیِ هملت» متفاوت است، اما هر دو حال و هوای یکسانی دارند. هر دو آقازاده هایی هستند که آقایشان را آقایی دیگر کشته است و انتقام نیز نه به معنای پایان عصر آقایی، بلکه درواقع زایش بی معنایی از بطن تراژدی است.
هر دو آقازاده در حال و هوای تردید میان بودن یا نبودن، میان کشتن یا نکشتن، میان خشونت یا عدم خشونت، میان انتقام یا بخشش قرار دارند، اما سهراب دیگر هملت نیست، زیرا مسئله اینجاست که در چرخه‌ی کشتار جسمی و معنوی انسان‌ها (تحقیر و شکنجه و ویران سازی وجودی) آنچه حاصل می‌شود، بی منطق بودن جهان و تهی شدن هستی از معناست. رمان «شاه کشی» حاصل این وضعیت بی منطقی است که در نتیجه‌ی چرخه‌ی بی پایان و افسار گسیخته خشونت، همه‌ی امکان‌های عقلانی تحقق مدینه و انسان مدینه اندیش را ویران ساخته است، و البته از «بیروط» آموخته‌ایم ‌که کشور تنها با محبت ساخته می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۵۱
یوسف شیخی

منتشر شد:  
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |  
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ 
🛵 ارسال از طریق پست

 لینک خرید کتاب از سایت انتشارات نقد فرهنگ
📚 متن پشت جلد کتاب

شیخِ برکت نگاهی متبسم به آشیخ احمد می‌کند و از روی رودخانه عبور کرده، به جانب دیگر رودخانه می‌رود. آشیخ احمد با مشاهدۀ این کرامت کتاب‌هایش را برمی‌دارد و به‌دنبال پیر روان می‌شود، اما برخلاف او در آب فرومی‌رود. شیخِ برکت با چوبدستی‌اش به کتاب‌ها اشاره کرده و می‌گوید: _ کتاب‌ها را بیانداز و با من همراه شو! صدای آشیخ احمد: چه سخت بود رها ساختن کتاب‌هایی که یک عمر مونسم بودند، بخشی از وجودم، نه! همۀ وجودم بودند. پاره‌های روحم. آشیخ کتاب‌ها را به آب می‌اندازد و آنگاه با حیرت تمام، خود را سبک‌تر از پَر می‌یابد و بالا می‌آید. همچون شیخِ برکت روی آب راه می‌رود و به طرف دیگر رودخانه پا می‌گذارد. صدای آشیخ احمد: احساس سبکی عجیبی می‌کردم. انگار این من نبودم که پا روی آب می‌گذاشت. کسی مرا به پیش فرامی‌خواند. تصویر خودم را در آب دیدم که به من می‌نگریست. من روی خودم پا می‌گذاشتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۵:۳۶
یوسف شیخی

«یَسبَحون: هجده روایت از قرآن» مجموعه‌ای از روایت‌های قرآنی، با همکاری هجده نفر از نویسندگان است. روایت پانزدهم این کتاب با عنوان «ماجرای حاشیه نگاری قرآن کوچک جلد قهوه‌ای و خرده روایت‌هایش در باب انسان» به قلم یوسف شیخی است.

🔸بریده‌ای از کتابِ یَسبَحون

قرآن متن غریبی است. وقتی با آن انس می‌گیری، نسبت به هر چیز دیگر بی‌میل می‌شوی؛ چون اصلی‌ترین خاصیت متن توحیدی همین است؛ قرار است تو را موحد، قیامت‌اندیش، و تنها کند. به میزانی که تو موحد می‌شوی به همان میزان در این دنیا غریب و تنها می‌شوی. من این تنهایی را در زندگی مولی‌الموحدین علی می‌بینم؛ که بیشترین انس را با قرآن داشت. او در سال‌های پایانی عمرش، فقط با چاه می‌توانست خلوت کند و با او حرف‌هایش را بزند.

🔸اطلاعات کتاب

●عنوان: یسبحون (هجده روایت از قرآن)

●زبان کتاب: فارسی

●سال نشر: ۱۴۰۳

●چاپ جاری: ۱

●قطع: رقعی

●تعداد صفحات: ۲۰۴

●ناشر: شرکت انتشارات سوره مهر

●نویسنده: به کوشش ابراهیم اکبری دیزگاه و با همکاری مجموعه نویسندگان

لینک خرید کتاب از انتشارات سوره مهر

#یسبحون 
#روایت_های_قرآنی
#ابراهیم_اکبری_دیزگاه
#کتاب‌های_انتشار_یافته
#یوسف_شیخی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۵:۲۸
یوسف شیخی

🔸 اطلاعات کتاب 

عنوان: ظرفیت شناسی ژانرهای سینمایی برای ارائه مفاهیم دینی

مؤلف: یوسف شیخی

ناشر: دین و رسانه(وابسته به اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران)

زبان: فارسی

سال چاپ: ۱۳۹۶

نوبت چاپ: ۱

تیراژ: ۶۰۰ نسخه

تعداد صفحات: ۲۸۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۴:۴۳
یوسف شیخی

این کتاب داستان نوجوانی است که همراه دایی جانباز شیمیایی خود برای مداوا به آلمان سفر کرده و به تماشای بازی های تیم ایران در جام جهانی نیز می‌روند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۴:۳۹
یوسف شیخی

 

از زمان انتشار اولین مطلب به قلم من با عنوان <بانوی فضل و ادب: به بهانه‌ی ۲۵ اسفند، سالروز تولد پروین اعتصامی> در روزنامه ۱۹ دی قم، سه شنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۸۳، شماره ۴۰۵، به طور متناوب تا کنون در حال پژوهش، دانش آموزی، آموزگاری و نوشتن هستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۴:۳۶
یوسف شیخی

یوسف شیخی

 

نگاه من به زندگی، تریالکتیکی از آغاز و انجام و چرایی است. درواقع تولد در افق مرگ و چرایی است که معنا می‌یابد، همچنان‌که مرگ بدون اندیشیدن به آغاز و چرایی بی‌معناست، و همچنان‌که پرسش از چرایی بدون آغاز و انجام معلّق و پادرهوا می‌ماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۴:۲۸
یوسف شیخی

تحلیل گفتمانی ناتوانی در انتقال مسالمت آمیز قدرت به عنوان مشکل سیاسی اصلی در تمدن اسلامی

 

چکیده


مقالۀ حاضر مطالعه‌ای انتقادی است در تحلیل کیفی عناصر گفتمانی مقالۀ بسیار مهم دکتر حسن محدثی گیلوایی با عنوان اصلی «تحلیل جامعه‌شناختی و تاریخی رویداد عاشورا» و عنوان فرعی «ناتوانی در انتقال مسالمت‌آمیز قدرت، مشکل سیاسی اصلی در تمدن اسلامی». دکتر محدثی در مقالۀ یاد شده به تحلیل واقعۀ عاشورا و تبیین ریشه‌های تاریخی این رویداد، از منظر فقدان راهکار انتقال مسالمت آمیز قدرت در تاریخ اسلام پرداخته‌اند و تأکید نموده‌اند که حتی با تصور شرطی خلاف واقع - فرض موفقیت قیام عاشورا -، این مشکل سیاسی همچنان حل ناشده پا برجا می‌ماند. نگارنده با طرح ملاحظاتی دَهگانه کوشیده است از طریق تفصیل مجملات گفتمان دکتر محدثی و فهم دقیق و همه جانبۀ مسئلۀ ناتوانی به تحلیل گفتمانی ناتوانی در انتقال مسالمت آمیز قدرت به عنوان مشکل سیاسی اصلی در تمدن اسلامی یاری رساند. مقالۀ حاضر با رویکردی توصیفی، تحلیلی و انتقادی و پرتوافکنی بر برخی از مقاطع مهم، غامض و تاریک/روشن تاریخ اسلام از جمله تأسیس مدینه، ماجرای سقیفه، غدیر و صلح حسن بن علی و رویداد عاشورا، در نهایت ادعای دکتر محدثی و دلایل ایشان مبنی بر ناتوانی ذاتی تمدن اسلامی در انتقال مسالمت آمیز قدرت را در ترازوی داوری و سنجۀ پدیدارشناسانه قرار داده و به نحو موجبۀ جزئیه مخدوش می‌داند و بنابر شواهد ارائه شده در متن، برخلاف دکتر محدثی، ریشه‌های مسئلۀ ناتوانی در انتقال مسالمت آمیز قدرت و شکل‌گیری رویداد عاشورا را در تضاد منافع بازیگران صحنۀ سیاست با مبنای قراردادگرایۀ مدینه و انحراف از دولت قراردادی به دولت رانتی خلافت و سپس از دولت رانتی خلافت به سلطنت، امری عارضی و تحمیلی ارزیابی می‌کند. در نتیجه دکتر محدثی نیازمند توجه به جامعه شناسی سیاسی و فقه سیاسی و منظری مدینه اندیشانه است تا به افقی وسیعتر در تحلیل رویداد عاشورا و مشکل اصلی سیاسی تمدن اسلامی دست یازد، لذا می‌توان جامعه شناسی تاریخی ارائه شده توسط دکتر محدثی از رویداد عاشورا را همچون بسیاری از روشنفکران ایرانی، نگاهی شکسته به مقطعی پیچیده در تاریخ اسلام به شمار آورد.

دانلود کامل متن مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۰۳ ، ۱۷:۱۲
یوسف شیخی