روایتی تاریخی-اگزیستانسیال از دیالکتیک عشق و ایمان: نقد و بررسی کتاب «مشرکی در خانوادهی پیامبر»
کتاب پرفروش «مشرکی در خانوادهی پیامبر»، نخستین بار سال ۱۳۹۶، توسط انتشارات نقد فرهنگ، به قلم دکتر حسن محدثی گیلوایی (استاد جامعه شناسی) و دکتر بیژن عبدالکریمی (استاد فلسفه) وارد بازار نشر شد. راقم این سطور برای نگارش یادداشت حاضر مطالعهی چاپ هشتم این اثر به سال ۱۴۰۲ را مبنا قرار داده است.
هرچند روی جلد کتاب، عنوان «داستان عاشقانهی ابوالعاص و زینب» درج شده است، اما به معنای امروزی و مصطلح کلمه، ما با یک اثر داستانی مواجه نیستیم، بلکه به نظر میرسد، این اثر ناداستان یا نهایتا شبه داستان (با نظر به افزودههای غیرمستند اگزیستانسیال از کشمکشهای ذهنی شخصیتها) باشد که پرداختی قصه وار به سبک حکایات کهن دارد تا داستان به مفهوم مدرن آن. نوشتن دو مقدمه، ذکر دیگر اقوال تاریخی در پاورقی و آوردن منابع و مآخذ وجه ناداستان کتاب را تقویت میکند، چرا که برای هیچ رمان یا داستانی مقدمه نمینویسند و منبع نمیآورند و پاورقی نمیزنند.
«مشرکی در خانوادهی پیامبر» با اینکه دو نویسنده دارد، اما اثری یکدست، روان و خواندنی است. اصل متن این کتاب ۱۴۳ صفحهای با کسر دو مقدمهای که بر آن نوشته شده است و منابع و مآخذ، حدود ۱۱۵ صفحه است. بر اساس مصاحبههای نویسندگان در فضای مجازی و آنچه در مقدمهی کتاب آوردهاند، اصل کتاب پژوهشی در حدود ۶۰ صفحه به قلم دکتر حسن محدثی گیلوایی (استاد جامعه شناسی) دربارهی داستان واقعی عشق ابوالعاص و زینب با تکیه بر منابع و دادههای تاریخی مختلف بوده است. دکتر بیژن عبدالکریمی (استاد فلسفه) با بازنویسی و افزودن وجوه اگزیستانسیال، این پژوهش کوتاه تاریخی را تبدیل به شبه داستانی بلند میکنند که نهایتا با همکاری مشترک دو استاد متخصص در جامعه شناسی و فلسفه این اثر شبه داستانی خلق میشود.
از ویژگیهای مثبت این کتاب، مضمون عاشقانه و رحمانی آن است و اینکه در سیطرهی اسلام فوبیای حاکم بر اذهان عمومی دنیای معاصر، با ارائهی تصویری نزدیک و انسانی از رابطهی پیامبر با دامادها و دخترانش و دیگر خویشاوندان، چهرهای رحمانی از اسلام ترسیم میکند و تداعی مثبت عشق، تعهد، احترام گذاشتن به عقاید مختلف در خانواده، همزیستی مسالمتآمیز شرک و توحید زیر سقف عشق و مسئولیت پذیری را به جای تداعی منفی شمشیر و خون و خشونت و قهر و نفی دیگری قرار میدهد.
همچنانکه در مقدمهی کتاب بدان تأکید شده، نویسندگان کوشیده بودند، فارغ از جهت گیریهای فرقه گرایانه، تئولوژیک و ایدئولوژیک با رویکردی تاریخی- اگزیستانسیال، فراز و فرود روابط و مناسبات پیامبر با اطرافیان در مراحل مختلف گسترش پیام توحید و کشمکشهای درونی و بیرونی پدید آمده و به طور خاص کشمکش عشق و ایمان در رابطهی ابوالعاص و زینب را روایت کنند.
شخصیت بالقوه دیالکتیکی و جذاب ابوالعاص، از نکات مثبت این اثر است، هرچند فاقد شمایل و پرداخت بالفعل داستانی است. او داماد بزرگ پیامبر، خواهرزاده خدیجه همسر پیامبر است و همسرش زینب دخترخاله اوست. شغلش تجارت است و با مشرکان قریش همپیمان است و دارای منافع مشترک، اما عاشقانه همسرش را دوست میدارد و به ایمان او و پدرش احترام میگذارد، هنگام محاصره در شعب به کمک آنها میشتابد، اما حاضر نیست به خاطر عشق به همسرش، دست از عقیدهاش بکشد، یا برای بازگرداندن اموال به غنیمت گرفته شده توسط مسلمانان، به مصلحت اظهار اسلام کند. ابوالعاص ایمان را همچون عشق، واقعهای میداند که در جان برخی آدمیان روی میدهد. لذا ایمان امری ارادی و اختیاری نیست، "میتوان آزادانه اسلام آورد، اما نمیتوان با اختیار مؤمن شد، همانگونه که عشق بارقه ای است که هیچکس با اختیار خویش در قلب خویش نمی افکند" (محدثی، عبدالکریمی، ۱۴۰۲، ص۱۱۲). بنابراین عشق و ایمان نهایتا در وجود ابوالعاص و زینب به وحدتی دیالکتیکی میرسند.
شخصیت زینب نیز که میان ایمان به پدر و عشق به همسر سرگردان است، و دست به انتخاب های شجاعانه ای برخلاف سنت رایج همچون پناه دادن به همسر مشرک سابقش میزند، از نکات جالب توجه این کتاب است که نشانگر وجوهی از ایفای نقش سوبژگی زنانه در تاریخ اسلام است.
از ویژگیهای منفی این کتاب چهارده فصلی، پرداخت غیرحرفهای و آماتور داستانی آن و حجم زیاد تکرار و حشو به ویژه در فصول ابتدایی است، چنانکه میتوان حجم کتاب را با یک ویرایش حرفهای از منظر داستان نویسی به نصف کاهش داد. پنج فصل اول، فاقد کنش عینی مؤثر است و غالبا با نثری گزارش گونه و ذهنی مواجه هستیم. از فصل ششم (جنگ داماد و پدرزن) اندک اندک اتمسفر داستانی جان میگیرد و هر چه به پایان کتاب نزدیک میشویم، به تدریج غالب میشود و با روایت جذاب تری رو به رو میشویم. درواقع یکی از ضعفهای کتاب در عدم توزیع متوازن کنشهای شخصیتهاست، لذا تا ۶۰-۷۰ صفحه اول، جز در پارهای موارد که به درونیات شخصیتها پرداخته شده است، بیشتر با ناداستان مواجه هستیم تا داستان.
ضعف دیگر این کتاب در شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی است. شخصیتها چهره ندارند، تکیه کلام ندارند، توصیف عینی نمیشوند، دیالوگ نمیگویند و فقط ما افکار و ذهنیت شان را میشنویم. آنها برای شخصیت شدن راه طولانیای در پیش دارند و در حد تیپ های مطرح در قصههای آرکائیک ماندهاند، جذابترین شخصیت کتاب، ابوالعاص است که او نیز به دلیل کنشهای بیشترش نسبت به دیگران و تصمیمهای به ظاهر متضادش متفاوت از دیگران به نظر رسیده و جذاب شده است. از امکانات زبانی جهت شخصیت سازی هیچ استفاده نشده و به همین روی ما با نثر مواجه هستیم تا زبان به معنای دقیق کلمه، با نقل قول مواجه هستیم تا دیالوگ. البته تخصص نویسندگان محترم نیز داستان نویسی نیست، اما با افزوده شدن یک داستان نویس میتوانستیم با اثر قوی تری از منظر داستانی مواجه شویم.
با همهی این نکته گیریهای حرفهای نباید حساسیتهای نزدیک شدن به خلق اثری روایی دربارهی شخصیتهای دینی و مقدس همچون پیامبر را از نظر دور داشت که نویسندگان ضمن آشنایی زدایی از شخصیت پیامبر و خانوادهاش توانستهاند با مستندسازی وقایع هم این مرزهای باریک اخلاقی را رعایت کنند و هم به هدف خود برای ترسیم چهرهای انسانی و ورای اساطیر از اسلام بپردازند.
جناب شیخی، سلام علیکم
از جنابعالی دعوت می کنم یادداشت ها و آثار خود را در شبکه اجتماعی ویترین نیز معرفی و منتشر نمایید
دانلود ویترین از بازار
https://cafebazaar.ir/app/ir.vitrin.app
با سپاس