شکست زنانه: تأملی انتقادی در نمایش رهایی از انقیاد مردانه
جنبش زن- زندگی-آزادی به نظر میرسد طغیانی بود علیه سنت اسلامی-ایرانی در معنای فراجامعه شناسانه آن و تلاشی بود برای تذکار به عشق جنسی و دین و فقاهتی مردانه که تصویری نرینه از خدا و مادینه از بندگی ساخته بود، به عبارت دیگر شورشی بود در اصل علیه ابژگی تاریخی زن ایرانی و تلاش برای ایفای نقش سوبژگی، اما مع الاسف در عصر حاکمیت غولهای رسانهای و معادلات و مناسبات هابزی-ماکیاولیستی جهان سلطه مثل خیلی از موضوعات در اصل فرهنگی، سیاسی شد و به مسیری رفت که دقیقا علیه آن برخاسته بود. اینکه سطح مطالبات فروکاسته شد در فشنی که تبدیل به ایدئولوژی شده بود درواقع حکایت از شکست این جنبش دارد.
رهایی از نفاق و خزیدن ذیل علم کفر افتخارآمیز نشان از آن دارد که ما با نمایشی از سوبژگی زنانه مواجه هستیم که هنوز در نیافته است که تاریخ مذکر ما ریشه در استبداد پنهان مادرانه در نهاد خانواده دارد، نه سیاست. انقیاد مردانه در سیاست پاسخی است به استبداد مادرانه پنهان در نهاد خانواده. التفات نظر از مناسبات حاکم بر خانوادهها و استبداد لطیف و پنهان مادرانه به اقتدار سیاسی مردانه مهمترین خطای این جنبش بود.
این جنبش به جای درغلطیدن در فمنیسم که خود حربهای مردانه برای سوءاستفاده از زنان است، بایستی ابتدا با خودانتقادی و تأمل و پرتوافشانی بر پستوهای پنهان استبداد زنانه راهی به رهایی حقیقی میجست، اما بازی نمادها در عصر به قول هایدگر ازدحام تصویر، همهی کنشها را سطحی و بیمایه و در جهت اراده به دیده شدن سوق داده است که در ذات خود ارادهای است زنانه و موجب بقای ابژگی او.
این جنبش در عمل شکستی زنانه بود و از حد نمایش رهایی از انقیاد مردانه فراتر نرفت.
#شکست_زنانه
#انقیاد_مردانه
#فمنیسم
#یوسف_شیخی