ملاحظاتی دَهگانه بر نگاهِ شکستۀ دکتر محدثی در تحلیل جامعهشناختی و تاریخی رویداد عاشورا
تحلیل گفتمانی ناتوانی در انتقال مسالمت آمیز قدرت به عنوان مشکل سیاسی اصلی در تمدن اسلامی
چکیده
مقالۀ حاضر مطالعهای انتقادی است در تحلیل کیفی عناصر گفتمانی مقالۀ بسیار مهم دکتر حسن محدثی گیلوایی با عنوان اصلی «تحلیل جامعهشناختی و تاریخی رویداد عاشورا» و عنوان فرعی «ناتوانی در انتقال مسالمتآمیز قدرت، مشکل سیاسی اصلی در تمدن اسلامی». دکتر محدثی در مقالۀ یاد شده به تحلیل واقعۀ عاشورا و تبیین ریشههای تاریخی این رویداد، از منظر فقدان راهکار انتقال مسالمت آمیز قدرت در تاریخ اسلام پرداختهاند و تأکید نمودهاند که حتی با تصور شرطی خلاف واقع - فرض موفقیت قیام عاشورا -، این مشکل سیاسی همچنان حل ناشده پا برجا میماند. نگارنده با طرح ملاحظاتی دَهگانه کوشیده است از طریق تفصیل مجملات گفتمان دکتر محدثی و فهم دقیق و همه جانبۀ مسئلۀ ناتوانی به تحلیل گفتمانی ناتوانی در انتقال مسالمت آمیز قدرت به عنوان مشکل سیاسی اصلی در تمدن اسلامی یاری رساند. مقالۀ حاضر با رویکردی توصیفی، تحلیلی و انتقادی و پرتوافکنی بر برخی از مقاطع مهم، غامض و تاریک/روشن تاریخ اسلام از جمله تأسیس مدینه، ماجرای سقیفه، غدیر و صلح حسن بن علی و رویداد عاشورا، در نهایت ادعای دکتر محدثی و دلایل ایشان مبنی بر ناتوانی ذاتی تمدن اسلامی در انتقال مسالمت آمیز قدرت را در ترازوی داوری و سنجۀ پدیدارشناسانه قرار داده و به نحو موجبۀ جزئیه مخدوش میداند و بنابر شواهد ارائه شده در متن، برخلاف دکتر محدثی، ریشههای مسئلۀ ناتوانی در انتقال مسالمت آمیز قدرت و شکلگیری رویداد عاشورا را در تضاد منافع بازیگران صحنۀ سیاست با مبنای قراردادگرایۀ مدینه و انحراف از دولت قراردادی به دولت رانتی خلافت و سپس از دولت رانتی خلافت به سلطنت، امری عارضی و تحمیلی ارزیابی میکند. در نتیجه دکتر محدثی نیازمند توجه به جامعه شناسی سیاسی و فقه سیاسی و منظری مدینه اندیشانه است تا به افقی وسیعتر در تحلیل رویداد عاشورا و مشکل اصلی سیاسی تمدن اسلامی دست یازد، لذا میتوان جامعه شناسی تاریخی ارائه شده توسط دکتر محدثی از رویداد عاشورا را همچون بسیاری از روشنفکران ایرانی، نگاهی شکسته به مقطعی پیچیده در تاریخ اسلام به شمار آورد.