عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

عبارات

نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی در عرصۀ فرهنگ و اندیشه

«عبارتُنا شَتّى و حُسنُک واحد»

عبارات؛ مجموعه نوشتارها و گفتارهای یوسف شیخی (مدرس فلسفه و کلام، نویسنده، شاعر، منتقد و دین پژوه)، در عرصۀ فرهنگ و اندیشه.

نویسندگان

اشاره: چندی پیش (۲۰ آذر ماه) یادداشتی در کانال مسلمنا به بهانه برگزاری سومین گنگره فلسفه در عربستان منتشر گردید که راقم این سطور ملاحظاتی در باب این مطلب داشتم. 
به نظر می‌رسد نویسنده محترم این یادداشت نگاهی بسیار خوش‌بینانه و البته سطحی به برگزاری این کنگره‌ی فلسفی در مهد موج سوم تاریخ سلفیت (وهابیت) دارد. این ذوق‌زدگی از برگزاری چنین کنگره‌ای که هیچ ربط مستقیمی با فرهنگ و ماهیت مسائل جامعه‌ی کنونی عربستان اعم از طیف‌های مختلف مذهبی و سکولار ندارد و توصیف اصلاحات حاکمیتی بن سلمانی در جهت بسط نوعی مدرنیته ی وارداتی و تجدد آمرانه، تحت عنوان "پساسلفیه" از سوی نویسنده‌ی محترم این یادداشت عجولانه به نظر می رسد.
به اذعان یکی از جامعه شناسان معاصر (دکتر حسن محدثی گیلوایی؛ استادیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، در گفتگو با رسانه‌ی عبدی مدیا) یکی از مشکلات حکومت پهلوی این بود که میان وسترنیزیشن (غرب گرایی) با مدرنیزیشن (تجددگرایی) وجه مایزی قائل نبود و تفکر مدرن را با پذیرش مظاهر فرهنگ غرب یکی انگاشته بود. اصلاحات بن سلمانی نیز دچار همان خلط تاریخی میان غربی شدن و مدرن شدن است. برای همین است که در کنار ورود مظاهر فرهنگ غربی همچون جشنواره‌ی "موسم الریاض" ما با موجی از باستان گرایی عربی روبرو هستیم که در تغییر مبدأ تاریخی جشن تأسیس پادشاهی سعودی و تأکیدی که بر سنت‌های قومی و باستانی عرب دوره‌ی جاهلی می‌شود، می‌توان شواهد پیوند غرب گرایی با ایدئولوژی باستان گرایی را در موج اصلاحات بن سلمانی به وضوح مشاهده نمود. حفظ مجازات اعدام با شمشیر و تأکید بر لباس و رسوم عربی مثل رقص شمشیر و حتی تلاش برای احیاء یا توجیه و عادی سازی برخی رسوم جاهلی پیش از اسلام در اظهارات رسمی و غیررسمی، نشانه‌هایی از پیگیری این سیاست از سوی دولت‌مردان سعودی است.


به عنوان مثال یک حکومت پادشاهی اقتدارگرا چگونه است که بلندگویی برای فلسفه‌ی ضد توتالیتاریسم هانا آرنت می‌شود؟
پذیرش غرب گرایی و مدرنیته منهای مدرنیسم الگویی مزورانه برای آمیختن آن با ایدئولوژی باستان گرایی است که مهم‌ترین مظهر آن پادشاهی است. هرچند بماند که خود پادشاهی امری است که در دوره‌ی اسلام حاکم عربی در دوره‌ی خلافت اموی و عباسی و به تقلید از تمدن‌های کهن ایران و روم در شبه جزیره وارد شد‌ و الا سنت قبیله‌ای اعراب تا پیش از اسلام هیچ تجربه‌ای از نظام حکمرانی نداشتند (ر.ک: تاریخ اندیشه‌ی سیاسی در اسلام، پاتریشیا کرون، ترجمه‌ی مسعود جعفری، سخن، چاپ سوم، تهران، ۱۳۹۹، ص۱۰۱) و  اولین بار در مدینة النبی و تدوین متن توافقنامه‌ی محمد و مردم یثرب، به نام «دستور المدینه» یا قانون اساسی مدینه است که اکثر محققین وثاقت تاریخی آن را به رسمیت شناخته اند و فرد دانر (در کتاب «محمد و مؤمنان: در باب خاستگاه‌های اسلام»؛ Muhammad and the Believers. At the Origins of Islam ,Harvard University Press; 2010) آن را «سند امت» ( Ummah Document) می‌نامد (Donner, 2011; 53). با این سند عرب به سمت تحولی اساسی و تأسیس سازوکاری جهت انتقال مسالمت‌آمیز قدرت می‌رفت که متأسفانه با واقعه‌ی سقیفه آن سنت تأسیسی کنار نهاده شد.
وجه پراگماتیک و عمل گرای وهابیت که همواره ضامن بقای ایدئولوژی آن بوده است، آیا در تغییری تاریخی به سمت چرخش ایدئولوژیک یا کنار نهادن گفتمان سلفیت رفته است؟ یا تجدد آمرانه فعلی نیز ریشه در مبانی نظام معرفت و دانایی سنی دارد؟
به نظر راقم این سطور احتمال دوم می‌تواند واقعیت نزدیک‌تر باشد، چرا که نظام معرفت سنی مصلحت محور و فایده گرا است و لذا با همه تنوع طیفی که در این نظام دانایی وجود دارد (از رأی گرایی تا اصحاب حدیث) چیزی که مشترک است فقه المصلحه است که البته به تدریج از ماهیت دینی خود فاصله گرفته به سمت دنیوی شدن یا عرفی شدن (سکولاریسم) گرایش یافته است و این موضوع از همان قرون نخستین اسلام سنی ظهور و بروز دارد. این فقه سکولار با غربگرایی قابل جمع است لذا وهابیت مدخلی به حیات خود ادامه می‌دهد مادامی که جامعه عربستان به سمت مدرن شدن خیز برندارد، و این را باید جامعه شناسان ارزیابی کنند.

موضوع دیگر در بحث فلسفه در میان اعراب این است که به طور تاریخی بزرگترین تأثیر را در شکل گیری عقل فلسفی عربی و نگارش مهمترین آثار در فلسفه عربی- اسلامی از اسحاق کندی تا فارابی و ابن سینا و سهروردی و ملاصدرا، متعلق به موالیان غیرعرب همچون ایرانیان است. به گفته‌ی عابد الجابری عقل عربی در اصل عقلی بیانی است لذا تا قرن‌ها فقط به گسترش علومی چون ادبیات و بلاغت و شعر و... منجر شده است و برهانی شدن یا عرفانی شدن آن امری وارداتی از فرهنگ‌های بیگانه ایرانی و یونانی و هندی به فرهنگ عرب است، اگر بر این مبنا ذاتی برای عقل عربی قائل باشیم اساسا باید از امتناع مدرنیزیشین عربی سخن گفت. این بحث دامنه‌ی گسترده ای دارد اما به طور خلاصه برگزاری کنگره ای که از فیلسوفان غربی و مسائل آنها در متن سرزمین حجاز سخن می‌گوید، نشان از چنته ی خالی اعراب (حداقل عربستان) در بومی سازی فلسفه دارد و ریشه در  ویژگی‌های ذاتی عقل عربی و عقیم بودن تاریخی آن در طرح مسائل فلسفی و حقایقی نهفته در تکوین تاریخی آن دارد.
اما در باب نماد سیزیف استفاده شده در این کنگره که نویسنده آن را مؤیدی برای صحت تحلیل خود ارزیابی می‌کند، باید بگویم کسی که با فلسفه غرب آشنایی داشته باشد می‌داند که این نماد هر چند افسانه‌ای است مربوط به دوره‌ی کلاسیک یونان باستان که در کتاب "تئوگونیا" یا "تبارنامه خدایان"، هزیود (۸۴۶-۷۷۷ ق.م) از وی به عنوان نمادی از غرور و حیله گری و افشاگر اسرار خدایان یاد کرده است اما در طول اعصار و دوره‌های مختلف، اندیشمندان غربی تفاسیر متنوعی و گاه متضادی از افسانه سیزیف ارائه نموده اند، از لوکرتیوس فیلسوف اپیکوری عصر هلنیزم گرفته تا آلبرکامو در قرن بیستم به نحو متضادی استعاره‌ای از شکست تا پیروزی را در ناصیه ی سیزیف دیده‌اند، چگونه می‌توان بر اساس یک نماد که تفاسیر مختلفی از آن ارائه شده است، به تک روایتی مدرن بسنده نمود و بر پایه‌ی آن استدلال نمود که پس اتفاقی جدی در بسط فلسفه در خاستگاه وهابیت در حال رخ دادن است؟! 
اتفاقا این نماد که امروزه بیشتر از اردوگاه پست مدرنیزم و نیهیلیسم (حاصل شکاف میان ابژه و سوبژه) مورد ارجاع است و نقدی است بر پوچی خرد مدرن، بیشتر ناقض استدلال نویسنده محترم می‌باشد تا مؤید آن. در آخرین کاربست های نمادین سیزیف، فمینیست‌ها از این نماد برای تبیین پوچی کار زن خانه دار بهره گرفته اند؛ یعنی نمادی برای تبیین سنت هرچند به مثابه تنبیه خدایان.
باستان گرایی مورد اشاره راقم این سطور، ناظر بر این جزء (کنگره‌ی فلسفی) نیست که امری تحمیلی و نمایشی از جانب حاکمیت غرب گرا به نظر می‌رسد، بلکه روایتگر بررسی کلی حکمرانی جدید سعودی به مثابه یک رخداد‌ است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۰/۱۸
یوسف شیخی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی